عشق ۷
صدایت می کنم با سکوتی سنگین تر از فریاد!ببین...مرا می شناسی.!؟ مرا دیده ای.!؟
صدایم را بشنو! صدای هق هق شبانه های بی صدایی است!
نگاهم در نگاهت گره خورده است! اما مرا نمی بینی!
گونه هایم غرق خجالت عاشقانه هایت شده اند!
اما تو بی تفاوت از کنارم می گذری!
من تو را می پرستم و تو غرق در خدای خویشی!
مرا ببین! اگر بخواهی می بینی! اما تو بی تفاوت...
فریاد صدایم بی صداست...
می شنوی... اما نه صدای مرا!
من بی تو لحظات دلواپسی های غریبانه را می گذرانم!
اما تو با دیگری مهربانی و با من ...!
این بار مرا ببین...
شاید بشناسی! خیلی دوستت دارم عزیزم sh جان
.jpg)
تقدیر را سرشته ام با اولین نگاه تو
از عاشقی نوشته ام با اولین نگاه تو
تفسیر میکنم تو را بین تمام یاسها
در سادگی نوشته ام با اولین نگاه تو
تعبیر میکنی مرا با واژههای ناب
در سادگی نوشته ام با اولین نگاه تو
افسون چشمهای تو دیوانه می کنند مرا
افسانهها نوشته ام با اولین نگاه تو
پروانه از جمال شمع در عاشقی اول است
پروانه را بکشته ام با اولین نگاه تو
من لحظه ای برای تو ندهم به کس
بیگانه را نهشته ام با اولین نگاه تو
وجدانم به من گفت :
دشمنت را دوست بدار
من اطاعات کردم و ...
بر خود عاشق شدم !
اخرین دیدار
شمع سان شب تا سحر با شوق جانان سوختیم
مُهر خاموشی به لب صد شعله در جان سوختیم
میرسد از ره شمیم وصل جانان. مژده باد
بر من و تو کز لهیب درد و هجران سوختیم
دامن معشوق زین پس تا ابد در دست ماست
از غمش عمری اگر پیدا و نهان سوختیم .
تقدیم به آنکه اندازه ی یک دنیا دوستش دارم . از طرف فرهاد
